فهرست مطالب

 ■ نقد فیلم قیف

قیف فیلمی ایرانی به کارگردانی محسن امیریوسفی، نویسندگی رضا عطاران و محسن امیریوسفی و تهیه‌کنندگی سعید ملکان تولید سال ۱۴۰۱ است.
――――――

یه دیوانگی خوب داریم که آدم از دیدنش لذت میبره و یه دیوانگی داریم که تو ذوق آدم میزنه

قیف این دیوانگی خوب هست که ما رو عاشق خودش میکنه،یه دیوانگی خیلی عجیب که حداقل آدم در یک فیلم ایرانی توقع این نوع دیوانگی رو نداره

این دیوانگی اینقدر لذت بخشه که میتونه مدت ها از خاطر آدم فراموش نشه

البته این نوع دیوانگی خاص،مخاطب خودشو داره ممکنه برای بعضیا مسخره باشه و نتونن با فیلم ارتباط برقرار کنن اما این به این معنی نیست که فیلم،فیلم مسخره یا ضعیفی هست.

فیلم(نقد فیلم قیف) در سبک خودش و دنیای خیالی خودش یه فیلم قوی و خوش ساخته و در بحث نقد این فیلم اگه کسی نتونه با دنیای فیلم ارتباط برقرار کنه به بحث سلیقه برمیگرده.

ما یه وقتی یه فیلم ضعیف داریم که اونجا بحث سلیقه مطرح نیست و هر کسی فیلمو ببینه بدش میاد چون کیفیتش پایینه ولی یه وقتی یه فیلمی داریم که برای بعضیا به شدت جذابه و برای بعضیا هیچ جذابیتی نداره،اونجا دیگه مشکل کیفیت فیلم نیست بلکه سلیقه مخاطب هست مثل این که یکی رنگ قرمز دوست داره یکی رنگ مشکی دوست داره و الی آخر.

پس دیوانگی قیف رو آدمایی میفهمن که اهل دیوانگی باشن.رضا عطاران در خیلی از فیلماش یه رگه هایی از این دیوانگی رو داشته ولی در این فیلم دیگه واقعا نهایت دیوانگیه.

فیلم حس و حال عجیب و غریبی داره یعنی کسی که این فیلم رو ندیده باشه تا قبل دیدنش هرچی در موردش توضیح بدیم شاید نتونه تصورشم بکنه که قراره با چه چیزی رو به رو بشه.

یه جاهایی فیلم خنده هایی از ما میگیره که حتی شاید برای خودمون عجیب باشه که چرا داریم میخندیم،به شکل شوکه کننده ای خنده های عجیبی از مخاطب میگیره.

 

داستان چیه؟

نقد فیلم قیف در نارنج فیلم
――――――

رضاعطاران یه نوع طلسم شده که قراره تبدیل به گربه بشه،اصلا بیان این خودش چیز خنده داری هست چه برسه به اون حرکات رضا عطاران که تو فیلم به نمایش کشیده میشه.یا مثلا رضا عطارانی که مشخص میشه آدم نیست و از فضا اومده،همینجوریشم وقتی رضا عطاران رو با این موضوع تصور میکنیم خنده دار هست وقتی تبدیل به فیلم میشه دیگه اوج دیوانگی به نمایش کشیده میشه.

انگار فیلم عمدا داره داد میزنه من میخوام در عالم خودم دیوانگی کنم و هرچی ساختار هست بشکنم و این عمدی بودن موضوع خیلی لذت بخش هست البته امیدوارم که درست حدس زده باشم و این ساختارشکنی عجیب و خارج شدن از اصول و قاعده یه کار عمدی باشه.مثلا ما چند دقیقه از فیلم دوتا پیرزن و رضا عطاران رو اینقدر طولانی میبینیم که حس میکنیم اصول فیلم اینه که تا آخرش رضا عطاران قراره تو اون خونه با این دوتا پیرزن ما رو بخندونه،یهو میبینیم اصلا فیلم وارد فضا شد آدم فضایی و این چیزا داره نشون میده بعد میگیم پس فیلم این دوتا پیرزن و رضا عطارانه که قراره تا تهش فضا و آدم فضایی و اینا ببینیم بعد کم کم میبینیم بازم فیلم غافلگیرمون کرد و بهمون یه دستی زد،یهو صد تا دختر میان صف میکشن که با رضا عطاران ازدواج کنن.

تخیل و دیوانگی و ساختار شکنی و همه چی قاطی پاتی شده یه هرج و مرج و یه بی نظمی که واقعا لذت بخشه،بی نظمی که اصلا آزار دهنده نیست.

جنس خندوندن این فیلم جنس مسخره بازی نیست،حتی به کودکانه ترین شکل ممکن مخاطب رو میخندونه،یه وقتایی آدم نمیدونه داره برنامه کودک نگاه میکنه یا انیمیشن نگاه میکنه یا یه فیلم کمدی نگاه میکنه،از کمدی موقعیت گرفته تا شوخی های لفظی و همه چی تو فیلم هست،یعنی فیلم هیچ قاعده و قانونی رو در نظر نگرفته و میگه من هیچ قانونی ندارم و هرکاری دلم بخواد میکنم و اصلا از دل همین حرف یه سبک جدید میسازه.

همونقدر که در فیلمای ایرانی هیچ وقت اون اکشن های خاص رونمیبینیم در فیلمای خارجی هم این جنس خنده گرفتنای دیوانه وار رو نمیتونیم ببینیم و این یه امتیاز بزرگ برای فیلمای ایرانی از این جنس هست.گرچه تو فیلمای خارجی هم همچین کمدی هایی کم و بیش ساخته میشه اما به هیچ وجه در این حد خنده نمیتونه بگیره.

رضا عطاران همینجوریشم ساخته شده برای خندوندن مخاطب،فکرشو بکنید یه همچین فیلمی که خودش به تنهایی نهایت دیوونه بازیه ، یه رضا عطاران هم بهش اضافه بشه که خروجیش میشه قیف

حتی با دوبار دیدن این فیلم وقتتونو هدر ندادین البته برای مخاطبینی که اهل دیوانگی هستن،چون این فیلم برای کسی که شاید خیلی جدی باشه یه کار مسخره به نظر بیاد و نتونه دنیای فیلم رو بفهمه پس اول باید ازخودتون شناخت داشته باشین که دنیاتون چه شکلی هست.

 

نهنگ عنبر یا قیف؟
――――――

رضا عطاران وقتی اول فیلم داره روایت میکنه و صحنه با عروسی شروع میشه آدم فکر میکنه قراره نهنگ عنبر رو به شکل دیگه ای ببینه ولی فیلم حتی در همین مورد هم غافلگیر میکنه و یهو میبینیم اتفاقات عجیبی میافته و جالب اینکه همیشه ما تو فیلمای ایرانی که موضوعشون غیب شدن موقع عروسی هست اکثرا عروس غیب میشه مثل رستا که تو فیلم دل دزدیده بودنش و این فیلم یه جورایی انگار داره حتی خود این موضوع رو به سخره میگیره و اینجا داماد غیب میشه و چقدر زیبا و دقیق کار کردن اینکه روح شدن رضا عطاران و صحنه های موتورسیکلتی که خالی داره راه میره و اون صحنه ای که نامزد رضا عطاران داره با قابلمه میجنگه،همه این صحنه ها رو خیلی تمیز در آوردن، چون ما خیلی از فیلمای ایرانی توقع این مدل صحنه های دقیق و منظم رو نداریم و سر خلق این صحنه ها اکثرا شلخته کاری میشه ولی اینجا یه لحظه حس میکنیم با فیلمای علمی تخیلی خارجی طرفیم.

فیلم نقاط قوت زیادی داره گرچه نقاط ضعف هایی هم داره ولی اینقدر نقاط قوت بالایی داره که حیفه بخوایم به نقاط ضعفاش بپردازیم

نوع روایت رضا عطاران یه جوری هست که اینقدر جدی داره روایت میکنه انگار واقعا یه بخشی از تاریخ رو روایت میکنه و این خودش به تنهایی یه سوژه عالی برای خنده هست،آدم هر لحظه که رضا عطاران داره ماجرا رو روایت میکنه ناخودآگاه خندش میگیره و بیشتر سر اینکه یه چیز خیلی مسخره رو اینقدر جدی و تاریخی داره روایت میکنه یه فضای خنده و طنز خلق میشه.

یکی از نویسندگان فیلم ، خود رضا عطاران هست و یکی از دلایل مهم موفقیت فیلم قطعا برمیگرده به فیلمنامه و همین موضوع که با قلم رضا عطاران نوشته شده.

 

نقاط ضعف فیلم
――――――

وقتی به نقد فیلم قیف میپردازیم و اگه بخوایم از نقاط ضعف فیلم صحبت کنیم  و فیلم قیف را نقد بکنیم،تقریبا از وسطای فیلم کاملا میتونیم حدس بزنیم که قراره ته فیلم کیا با کیا ازدواج کنن و این ازدواج های تکراری که ته فیلمای ایرانی مخصوصا تو فیلمای طنز اتفاق میافته باز اینجا هم یه ضربه ای به فیلم وارد میکنه هرچند خلاقیتای زیادی در پایان بندی به کار رفته و قابل احترام هست اما این نوع پایان بندی تکراری میتونه به فیلم ضربه بزنه.

من همش منتظر بودم رضا عطاران تبدیل به گربه واقعی میشه و میشد این جذابیت های بصری به فیلم اضافه بشه ولی متاسفانه بعضی از این نوع سوژه ها رو بهش پرداخته نشده،مثلا از یه جاهایی از فیلم که خیلی جالب نیست میشد کم کرد و یکمشو اختصاص داد به گربه شدن رضا عطاران که قطعا سوژه خنده جالبی در میومد،با این حال حتی همون حرکات گربه ای که رضا عطاران به خوبی بازی میکنه جای تحسین داره و خیلی عالی کار رو از آب در میاره.

تو سایتای مختلفی نظرات مخاطبا رو داشتم میخوندم،خیلی جای تاسف داره که بالای نود درصد مخاطب ها نظرات منفی راجع به این فیلم داده بودن،این نشون میده که مخاطب خاص خیلی کم داریم.

مخاطبی که با یه فیلم خاص مثل قیف نمیتونه ارتباط برقرار کنه حس میکنه فیلم،فیلم ضعیفی هست و این نشون میده که دنیای فیلم رو نمیفهمه و این خاص بودن فیلم باعث میشه مخاطب عام حس کنه فیلم ضعیفی هست.

 

نظرات مخاطبان و نقد فیلم قیف
――――――

حتی نظر خیلی از مخاطبا این هست که فیلم ، فیلم کودکانه ای هست درحالی که این نوع استفاده از جهان فانتزی در جهت خنده گرفتن استفاده شده و کسی به این فیلم میخنده که با این جهان بتونه ارتباط برقرار کنه و کسی با این جهان میتونه ارتباط برقرار کنه که مخاطب خاص باشه نه مخاطب عام.

متاسفانه زحمتای عطاران در این فیلم نادیده گرفته میشه و مخاطب قضاوتی که نسبت به فیلم میکنه اینه که عطاران در این فیلم ضعیف عمل کرده درحالی که اصلا اینطور نیست،اگه یه فیلمی بتونه کسی روبخندونه یعنی کارشو درست انجام داده و مخاطب خاص رو تونسته بخندونه ولی اگه فیلمی نه مخاطب خاص رو بتونه بخندونه نه مخاطب عام رو بتونه بخندونه اون موقع معنیش اینه که فیلم ضعیف عمل کرده

من خودم با دیدن این فیلم خیلی خندیدم چون جهان فیلم برام قابل لمسه و البته اینکه فیلم خاصی ساخته بشه و مخاطبین کمی باهاش ارتباط برقرار کنن بازم فیلم رسالت خودشو انجام داده که به نظر من این فیلم کاملا رسالت خودشو در این زمینه انجام داده و اگه نظرات مخاطبا در سایتای مختلف روببینیم بعضی از مخاطبا به شدت طرفدار فیلم هستن و عده زیادی از مخاطبا به شدت بدشون میاد از فیلم.

این خودش نشون میده که فیلم،فیلم خاصی هست که فقط عده خاصی ارتباط خیلی خوبی تونستن برقرار کنن،مخاطبی که گفته باشه فیلم معمولی هست ما خیلی نمیبینیم و اکثر مخاطبا یا به شدت طرفدارش هستن یا به شدت بدشون میاد،این یکی از ویژگی های فیلمای خاص هست.

یه چیزی که باید حتما دقت کنیم اینه که هیچ وقت اشتباهی نباید یه فیلم خاص که نمیتونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم رو در لیست فیلمای بد قرار بدیم.این نوع قضاوت های غیر تخصصی باعث میشه فیلمای خاص این شکلی کمتر ساخته بشه و سازندگان فیلم انرژی منفی بگیرن.

مخاطبی که به هوای نهنگ عنبر و کارای دیگه عطاران وارد سینما میشه طبیعیه با قیف ارتباط برقرار نکنن چون جهان قیف با جهان نهنگ عنبر و بقیه فیلمای عطاران کاملا متفاوت هست و نباید برای دیدن این فیلم با ذهنیت نهنگ عنبر به تماشای فیلم بشینیم،چون اینجا دیگه باید ذهن خودمونو آماده کنیم برای دیدن یه کار فانتزی کاملا متفاوت.

حتی یه جاهایی از فیلم که مخاطب حس میکنه فیلم ضعیف هست غافل از اینکه فیلم عمدا ضعیف عمل میکنه و این اصلا ضعف حساب نمیشه وقتی آگاهانه از ضعیف بودن استفاده کنیم میتونه تاثیر مثبتی داشته باشه،مثلا تو فیلمای مهران مدیری یه وقتایی تو برره وقتی یکی میخواست قایم بشه دستشو میگرفت جلو صورتش کنار دیوار وایمیستاد،حالا مخاطب ممکنه بیاد بگه چرا فرار نمیکنه بره پشت دیوار قایم بشه ، خب این ضعف نیست که این یه حرکت عمدی هست مخاطب خاص با دیدن این صحنه خندش میگیره و علت این ضعیف کار کردن رو میفهمه ولی مخاطب عام شاید اسم اینو ضعف بزاره،اینجا هم دقیقا همین ماجرا هست.

فیلم اگه کار خودشو بلد نبود،صحنه هایی که کلی جلوه های ویژه داره و به اون نظم و زیبایی تونسته در بیاره هرگز موفق نمیشد اینقدر کار رو تمیز در بیاره،پس جایی از فیلم وقتی میبینیم کودکانه به نظر میرسه این از ضعف فیلم نیست و یه تکنیک عمدی برای خندوندن مخاطب خاص هست.

من خودم مخالف نود و پنج درصد فیلمای ایرانی و حتی فیلمای خارجی هستم ولی در مورد این فیلم یکم بی انصافیه اگه بگیم فیلم ضعیفی هست،چون فیلم خاص با فیلم ضعیف خیلی فرق داره،ما فیلمایی داریم که مخاطب به شدت بدش میاد و کار هم واقعا کار ضعیفی هست اما اینجا مخاطب،خاص بودن فیلم رو به حساب ضعیف بودنش میزاره چون نمیتونه ارتباط برقرار کنه با فانتزی فیلم.

 

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه داستان فیلم را اسپویل می‌کند؟

add_filter('the_content', function($content) { return str_replace('دانلود فیلم', 'نقد فیلم', $content); });