• نقد سریال گیلدخت
• گیل‌دخت مجموعه تلویزیونی ایرانی در ژانرِ درامِ تاریخی به کارگردانی مجید اسماعیلی، تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی مجید آسودگان است

گرچه حرف زدن در مورد این سریال هم خیلی برای این سریال زیاد هست اما چون تو اکثر شبکه ها دیدم هی مدام تکرارش میکنن گفتم با یه فاجعه دیگه به اسم گیلدخت آشنا بشیم.

سریال گیلدخت رو اگه بخوام در قالب یک مثال توضیح بدم،مثل این میمونه که یه گروهی از سر بیکاری دور هم جمع بشن و تصمیم بگیرن همینجوری برای سرگرمی یه تمرین ساخت سریال بکنن که من مطمئنم اگه همچین اتفاقی میافتاد بازم چند قدم از گیلدختی که تولید شده جلوتر بود.

کل سریال رو اگه بخوایم جمع کنیم یه فیلم سینمایی کنیم اندازه یه فیلم سینمایی در حد یه ساعت هم تقریبا حرف برای گفتن نداره،فکر کنم سریال بالای پنجاه شصت قسمت هست که سر جمع اگه بخوایم در خوشبینانه ترین حالت ممکن بگیم اندازه یه فیلم کوتاه شاید پنج الی ده دیقه ای موضوع داره نه بیشتر.

• داستان گیلدخت چیه؟

یه دوره از تاریخ عده ای وارد این خاک شدن و یه دختری از مناطق گیلان با پسری که دوستش داشت سعی کردن مقاومت کنن.

این یه سطری که نوشتم کل فیلمناممون هست،یعنی فیلمنامه چیزی به جز یه سطر واقعا حرف خاصی برای گفتن نداره حتی در حد شعار دادن هم کارشو بلد نیست دریغ از حتی خرده پیرنگ و داستانکهایی که حداقل از طریق اون بتونه مخاطب رو جذب خودش بکنه.

پنجاه شصت قسمت سریال فقط دور خودش میچرخه و هر بار انگار همون قسمت قبلی رو دارین تماشا میکنین اما نکته جالبش اینجاست که در حد مختار نامه،شبکه های مختلف تلوزیون دارن به نمایش میزارنش،مختار نامه ای که هم حرف برای گفتن داشت هم فیلمنامه داشت هم داستان برای تعریف داشت و اینقدر داستانکا و خرده پیرنگای قوی داشت که واقعا هر مخاطبی رو میتونست جذب خودش بکنه.

• با مختارنامه قابل قیاسه؟

وقتی قراره سریال تاریخی بسازیم چرا سریالی مثل مختار نامه نسازیم که هنوزم به اعتقاد من مختار نامه بازم حرف برای گفتن داشت و خیلی میتونست طولانی تر هم تولید بشه برعکس گیلدختی که واقعا یه قسمت هم براش خیلی زیاد هست چه برسه به اینکه بخوایم اینقدر کشش بدیم پنجاه شصت قسمت بشه که مخاطب رو بیشتر و بیشتر از تلوزیون دور کنه.

نمیخوایم به مختار نامه نمره عالی بدیم  چون ایرادات خیلی خیلی زیادی داشت اما بین این سبک سریالای تاریخی که ساخته میشه واقعا قابل قیاس با مختار نامه نیست و در مقابل اینها مختار نامه یه سریال عالی محسوب میشه اما در مقایسه با خودش قطعا ایرادات بسیاری داره که اگه نقد در موردش نوشتیم حتما بهش اشاره خواهیم کرد.

امیدوارم یه وقتایی به جای فیلم ساختن بشینیم فیلم ببینیم،شاید خیلی از کارگردانای ما اگه این کارو بکنن دیگه قید ساختن فیلم رو بزنن و متوجه بشن که بیشتر به درد فیلم دیدن میخورن تا فیلم ساختن.

• دیالوگ های خسته کننده گیلدخت

• نقد و تحلیل سریال گیلدخت

دیالوگ گویی های مبتدی بین گلنار و دوستش که کم کم اینقدر دیگه آزار دهنده میشه آدم مدام تو ذهنش میگه کاش صحنه بعدی بیاد ببینیم فیلم چی میشه،صحنه بعدی که میاد وضع بهتر نمیشه که هیچ بدتر میشه و تهش مخاطب یا کانال رو عوض میکنه یا مجبور میشه تلوزیون رو خاموش کنه.

• رد پای سریالهای ترکیه ای در فیلمای تاریخی

وقتی تریلر گیلدخت پخش میشه یه درصد هم آدم فکر نمیکنه قراره با یکی از ضعیف ترین سریالای دنیا مواجه بشه ، چون تریلر اینقدر خوش میدرخشه که آدم رو به شدت سمت دیدن فیلم میکشونه،این رو من اسمش میزارم دروغگویی تریلر

چون واقعا فیلمی که ارزش دیدن نداره همچین تریلر قوی براش یه دروغ محسوب میشه،انگار داریم به مخاطب میگیم قراره با همچین سریال قوی مواجه بشین و مخاطب تا سریالو میبینه میفهمه که سرش کلاه گذاشتیم و با یه کار فوق العاده ضعیف رو برو میشه.

وقتی با اون آشپزخونه بزرگ مواجه میشیم یه حسی به آدم دست میده که قراره مثل سریالای تاریخی ترکیه ای با حجمی از ماجراهای جذاب و حرفه ای دنباله دار مواجه بشیم ولی بعدش میبینیم اصلا یک تقلید کمدی واری از فیلمهای ترکیه ای هست که هیچ ربطی به اون فضاها نداره.

نفد سریال گیلدخت در نارنج فیلم

یعنی کارگردان فقط احتمالا یه چند قسمتی از این سریالا رو دیده و به سرش زده یه فیلم مثل اونا بسازم که تهش شده گیلدخت.

حرف از تقلید شد جا داره به سریال جیران اشاره کنیم که اونجا دیگه کاملا تقلید آشکاری از سریال حریم سلطان ترکیه ای شده و همچنان تقلید کمدی واری هست که انگار کارگردان فقط داره تو فیلم داد میزنه که من میخوام سریال حریم سلطان رو با نسخه ایرانی بسازم و به هیچ وجه موفق نیستم.

یکی از ایرادات کارگردانا و فیلمسازان ما این هست که به جای اینکه فیلمهای دنیا رو ببینن و جرقه یه ایده جدید به ذهنشون بیاد میاد یه الگوبرداری کورکورانه از اونا میکنن و دقیقا عین همون کارو کپی و تقلید میکنن با نسخه ایرانی میسازن و تهش میشه سریالی مثل جیران یا گیلدخت.

• انتخاب نادرست بازیگر

باز حداقل بازیگران گیلدخت حالا به جز ثریا قاسمی که واقعا بازیگر خوبی هست اما جدیدا هرکاری بهش پیشنهاد میکنن فکر کنم حتی بدون خوندن فیلمنامه قبول میکنه چون فیلمایی که ما قبلا ازش دیدیم اصلا قابل قیاس با فیلمایی نیست که الان توش بازی میکنه اما بقیه بازیگرای این سریال یا اولین باره که بازی میکنن یا از سر بیکاری بعضیاشون که کاربلد هم هستن اما توش بازی کردن ولی برخلاف گیلدخت ، جیران بازیگرای معروفی مثل بهرام رادان و مهدی پاکدل و شخصیتایی داره که آدم تعجب میکنه از اینکه در رودرواسی با کارگردان معروف قرار گرفتن که حاظر به بازی در این سریال شدن یا واقعا سطح انتخاب کاراشون اینقدر ضعیف شده که حاظر میشن تو همچین سریالهایی بازی کنن.